شما هر روز انگیزه زیادی برای بدست آوردن رویاهایتان بدست میآورید، شور و شوق زیادی در وجود شما برای پولدار شدن ایجاد میشود و سخت شیفته چشم انداز ذهنیتان از 10 سال بعد میشوید… اما کمی که میگذرد همان جا که بودید، باقی میمانید.
سرِ کارتان که میروید، تلفن را برنمیدارید تا به 10 مشتری احتمالی جدید زنگ بزنید؛ کمی برایتان سخت است که از دوستتان کمک بخواهید، خواندن کتاب جدید هر شب کار یکنواختی است و انجامش نمیدهید و …
بله… شما به زبان ساده با انگیزه فراوان، ثابت ایستادهاید!
یک خرده که زمان میگذرد و میبینید خبری از نتایج نیست، کم کم به خودتان شک میکنید… نکند مشکل از منه…؟ شاید اصلا این مسیرِ من نیست!… کی گفته حتما باید ثروتمند بشیم؟… همین زندگی که دارم بسمه…
این جملات خطرناکترین جملاتی هستند که به محض اینکه آگاهانه آنها را شنیدید، باید دست به کار شوید… مشکل اینجاست که شما از منطقه امنتان خارج نمیشوید !
منطقه امن شما کجاست؟!!!
- مبلی که روبروی تلوزیون گذاشتید
- شرکتی که در آن پیشرفت نمیکنید اما دوستان خوبی دارید و احساس راحتی در آن میکنید
- خانه ای که مادر مهربان شما هر روز قربان صدقهتان میرود و نمیخواهید بروید بیرون جواب سر بالا بشنوید
- سریال تاج و تخت (Game of thrones) که به شما میگوید ‘رویاهاتو فراموش کن… بیا بریم دوران وایکنیگ ها رو بهت نشون بدم’
منطقه امن و حاشیه امنیت هرکس متفاوت است؛
شما ممکن است در یک رابطه بد قرار داشته باشید اما احساس امنیت کنید!
دوستانی دارید که هر روز به شما زنگ میزنند بروید قهوه خانه، با اینکه میدانید قلیان برای شما ضرر دارد اما میترسید دوستان شما ناراحت شوند، با شما قطع رابطه کنند، تنها بمانید!
پس با اینکه میدانید این کار اشتباه است، انجامش میدهید…
بعضی وقتها اصلا شاید ندانید که منطقه امن شما کجاست؟
هر وقت در زندگی دیدید اتفاقات جدید نمی افتد و …
- درجا میزنید
- تعداد دوستان شما بیشتر نمیشوند
- دوستان با کیفیتی جای دوستان قدیمیتان را نمیگیرند
- درآمد شما افزایش پیدا نمیکند
- کیفیت و استانداردهای زندگیتان ثابت مانده است
بدانید در یک منطقه امن از زندگیتان گیر کردید و شاید خودتان هم از این موضوع باخبر نیستید!
میخواهم در این مقاله به شما چالش 30 روزه شگفت انگیزها رو معرفی کنم؛
از شما میخواهم 30 روز و هر روز یکی از این کارهای چالش برانگیز را انجام دهید تا کشف کنید منطقه امنتان کجاست، پتانسیلهای شما چقدر است و افقهای تازه زندگیتان را کشف کنید.
این کارها شما را از هر منطقه امنی که در آن قرار داشته باشید بیرون خواهد کرد؛ شک نکنید…
- در یک محله پر رفت و آمد بنشینید بر روی زمین، بعد از یک دقیقه بلند شوید، لبخند بزنید و به راهتان ادامه دهید انگار اتفاق خاصی نیافتاده.
(این چالش به شما یادآوری میکند از چه چیزهایی واقعا باید خجالت بکشید؟) - جلوی آیینه بایستید و با خودتان برقصید
(این چالش به شما کمک میکند رابطه خوبی با خودتان برقرار کنید… امتحان کنید! ) - توی ماشینتان آهنگ شادی بگذارید و وقتی پشت چراغ قرمز ایستادید شروع کنید به رقصیدن تا رانندههای ماشینهای کناری بخندند
(نه شما دلقک نیستید! شما فقط یاد میگیرید احساس راحتی داشته باشید و برای خودتان زندگی کنید) - مکالمه سختی را رودرو انجام دهید
(افزایش حقوق، درخواست ازدواج یا اخراج کارمندتان را نه با پیامک یا ایمیل، بلکه رودرو به ایشان بگویید) - به مادرتان زنگ بزنید و بهش یادآوری کنید چقدر عاشقش هستید
(بعضی وقتها سالها یادمان میرود به خانوادهمان ابراز عشق و علاقه کنیم… فرصت خوبیست) - برای یک نفر به صورت ناشناس گل بفرستید و روزش را بسازید
(با اینکه هرگز نخواهد فهمید شما برای وی گل فرستادید، اما احساس شعف و شادمانی وجود شما را خواهد گرفت) - در زمستان، حمام آب سرد بگیرید
(30 ثانیه زیر دوش آب سرد بایستید و عمیقا نفس بکشید… معجزه را خواهید دید) - تخفیف بگیرید… حتی اگر غیرممکن بود!
(وقتی چایی یا قهوه سفارش میدهید، از فروشنده بخواهید به شما تخفیف بدهد، مهم نیست چقدر یا اصلا میشود یا نه، شما درخواستتان را اعلام کنید تا مهارت چانهزنیتان را تحریک کنید) - شب زندهداری کنید و ایدهتان را در بوته آزمایش قرار دهید
(یک شب وقتی ایدهای به ذهنتان رسید نخوابید! بیدار بمانید و تا صبح ایدهتان را بررسی و سبک و سنگین کنید، یادداشت کنید و برایش برنامهریزی کنید) - با لباس، داخل حوض، رودخانه امن یا استخر بپرید
(البته قبلش وسایل الکتریکیتان را کنار بگذارید! هدف این چالش این است که از چارچوبهای ذهنی که همیشه درگیرش بودیم رها شویم) - بهترین لباسهایتان را بپوشید، به یک نمایشگاه اتومبیل لوکس بروید و از فروشنده بخواهید راجع به گرانقیمتترین اتومبیلش برایتان توضیح بدهد
(حتی اگر لازم شد از وی بخواهید درهای اتومبیل را باز کنید، بنشینید پشت فرمان و اجزای داخل اتومبیل را لمس کنید تا بدانید آنقدر هم رویا نیست و فاصله کمی با شما دارد) - یک شب تا صبح نخوابید و شهرتان را وقتی شب است ببینید و صبح یکجای دنج صبحانه بخورید
(خیلی از ما شهری که داخلش زندگی میکنیم را خوب نمیشناسیم و یا حداقل وقتی شب شده آنرا ندیدیم… زندگی شبانه شهر را ببینید و لمس کنید) - لیستی از کارهای دیوانهواری که از کودکی فانتزیتان بود بنویسید و انجامش دهید
(شاید پوشیدن لباس پلیس، پرش بانجی، سخنرانی در جمع فانتزیتان بوده، آنرا انجام دهید) - به یک رستوران خوب بروید و بخواهید با آشپز صحبت کنید، از آشپز بخواهید برای شما غذایی کاملا متفاوت آماده کند
(با اینکار اعتماد به نفستان را شدیدا تقویت خواهید کرد) - یک روز صبح زمستان وقتی هوا آنقدر سرد است که یخ میزنید، لباسهایتان را بپوشید و برای پیاده روی بیرون بروید
(تجربه شگفت انگیزی خواهد بود…) - با یک نفر که اصلا شبیه به شما نیست یک ساعت صحبت کنید
(قرار نیست او را متقاعد کنید یا با وی بحث کنید، فقط با همدیگر راجع به موضوعات مختلف صحبت کنید) - یکبار در رستورانی بیشتر از پولی که دارید خرج کنید و از مدیر رستوران بخواهید برای جبران خدمتی به وی بکنید
(نترسید! شما نه زندان میافتید و نه کتک میخورید… ممکن است کف رستوران را تی بکشید یا ظرفها را بشویید – این چالش ریسکپذیریتان را افزایش میدهد) - یک روز در هفته را انتخاب کنید و تمام وسایل الکتریکیتان را خاموش کنید
(موبایل، کامپیوتر، تلوزیون، اینترنت… همه را در آن روز خاموش نگهدارید) - آهنگ مورد علاقهتان را پخش کنید و با خواننده همصدایی کنید
(مهم نیست صدای شما خوب است، درست میخوانید یا نه ! مهم این است از ته دلتان لذت ببرید) - یک شعبده بازی با وسایل دم دستی یاد بگیرید و بروید برای چند تا از بچههای کوچه یا محلهتان اجرا کنید
(ببینید میتوانید توجه آنها را جلب کنید، به سوالهایشان جواب بدید و آنها را سرگرم کنید؟) - اگر دیدید جایی عروسی است بروید نزدیک، بخواهید با داماد یا عروس صحبت کنید و عروسی را به آنها از صمیم قلب تبریک بگویید
(چالشی که به شما کمک میکند انسان دوستتر از قبل شوید) - برای یک بیخانمان یا کارتن خواب غذا بخرید و بنشینید کنارش و صحبتهایش را گوش کنید
(قرار نیست نصیحتش کنید… فقط گوش کنید) - یک هفته را بدون تلوزیون سر کنید
(یاد بگیرید با چیزهای بهتری خودتان را سرگرم کنید) - بعد از انجام چالش شماره 23 تلوزیون و یا یک وسیله دیگری را به صورت خیریه به مجموعهای بدهید و در عوضِ آن هیچ چیزی دریافت نکنید
(بعد از یک هفته یاد میگیرد برای سرگرمی چیزهای خیلی بهتر و مفیدتری هم هست!) - یاد بگیرید مراقبه کنید
(مدیتیشین یا مراقبه زندگیتان را متحول میکند، کتابهایی در این زمینه بخرید و تمرین کنید) - یاد بگیرید دیگران را بخندانید
(یک جوک باحال، حرکت خندهدار، معمای جالب یا هر چیزی یاد بگیرید و در جمع دوستانتان اجرا کنید و سعی کنید آنها را بخندانید) - غذایی که همیشه بدتان میآمده را امتحان کنید
(اکثرمان غذاهایی را در ذهن داریم که ازشان بدمان میآید اما هیچوقت آنها را امتحان نکردیم… فرصت خوبیست نظرتان را عوض کنید) - برای یک همایش، سمینار، کلاس … سخنرانی ثبت نام کنید و برایش آمادگی کسب کنید
(این کار به شما کمک میکند برای اولین بار هم که شده یاد بگیرید برای یک سخنرانی آماده شوید) - با یکی از کارمندانتان که هیچ شناختی از او ندارید ناهار بخورید
(تا بهتر آنها را بشناسید) - هر کس از شما پرسید حالتان چطور است پاسخ دهید «فوق العادهام»
(این جواب راحتی نیست اما تاثیرش فوق العادست…)
خب بعدش چی؟
پس از اینکه این لیست را خواندید، از شما میخواهم که ابتدا 5 تا از سختترینهای این لیست را انتخاب کنید و هفته اول سعی کنید این 5 تا را هرطور شده انجام دهید.
در صورتی که این 5 تا انجام شدند، مابقی برایتان مثل آب خوردن راحت خواهند بود؛ پس از یک ماه خواهید دید زندگیتان رنگ و بوی تازهای به خود گرفته و نشاط و سرزندگی به زندگیتان برگشته است.
تجربیات خود و نظراتتان را برای ما ارسال کنید. ما مشتاق خواندن نظرات و تجربیات شما هستیم.
4 thoughts on “30 روز وقت بگذارید و این کارها را انجام دهید تا شگفت انگیز شوید”
برعکس مطلب های انگیزشی که فقط روی احساسات تاثیر دارن، این متن داره یاد میده که چه کارهایی انجام بدیم. به نظر من حرکت کردن باعث رشد انسان ها میشه.
ضمن عرض سلام و خسته نباشید.
بابت مطلب بسیار ارزشمند شما تشکر فراوان میکنم.
قسمتی که ما در منطقه امن خود گیر کرده ایم حقیقت محض است و بس…
من قبلاٌ اینکارارو انجام دادم خیلی تاثیر داره ولی بعد از یه مدت آدم دوباره بیخیالش میشه. نمیدونم چرا؟؟؟؟؟؟؟
ممنون، مفید بود. دلم میخواد از امروز که این پیغام رو در تلگرامتون دیدیم، این کارها رو انجام بدم