شما خلاق هستید، هرگز در این شک نکنید.
*نه بیشتر از من (به گفته مادرم، من خلاقترین دختر روی زمین هستم و همچنین زیباترین).*
بسیاری از مردم خود را افرادی خلاق نمیدانند، عمدتاً به این دلیل که هرگز به خود فرصتی برای تلاش ندادهاند. واقعیت این است که هر کس، مهم نیست که چه کسی باشد، میتواند خلاق باشد، فقط مسئله یافتن قلمرو مناسبی است که در آن راحت باشیم.
در این پست به شما نشان خواهم داد که چگونه این کار را انجام دهید.
نکته مهم در مورد این مقاله این است که شما درک میکنید که افراد خلاق از ناکجاآباد ظاهر نمیشوند، آنها افراد منظمی هستند که جایی را پیدا کردهاند که در آن احساس راحتی میکنند تا علایق، ایدهها و افکارشان را بیان کنند.
مهم نیست که شغل شما مهمترین کار باشد، با چند کلید به شما نشان خواهم داد که همیشه ایدههایی برای برقراری ارتباط به روش غیر خطی وجود دارد.
نکاتی برای یافتن خلاقیت خود
- به تجربیات زندگی خود فکر کنید
یادتان هست چه زمانی در مدرسه در مورد اول یا سوم شخص یاد گرفتید؟ این یک شروع عالی است.
به عنوان مثال، وقتی به صورت اول شخص فکر میکنم، احساس راحتی بیشتری میکنم، زیرا خود را به عنوان یک مصرف کننده قرار میدهم. وقتی مینویسم برای خودم مینویسم. این به من کمک میکند بفهمم آنچه را که روی کاغذ میگذارم جالب یا کسل کننده میدانم، در این صورت آن را پاک میکنم، گریه میکنم تا بخوابم و سپس دوباره شروع میکنم.
داشتن خودم به عنوان یک پارامتر به من کمک میکند تا بفهمم چه چیزهایی جالب، خنده دار یا جذاب هستند.
نکته مهم این است که به من کمک میکند تا یک مرجع و معیاری داشته باشم.
کسانی هستند که ترجیح میدهند مصرف کننده را در ذهن داشته باشند ، به عنوان روشی برای صحبت کردن، در ذهن به چه فکر خواهند کرد، چه احساسی خواهند داشت، چه کاری انجام خواهند داد. یه جورایی خودشون رو جای اونها میذارن.
- صدایت را پیدا کن
همه ما وودی آلن یا هنرمندان گرافیکی خیابانی تقدیس شده نیستیم.
کسانی هستند که میتوانند با هر چیزی شوخی کنند، نه فقط با نوشتن بلکه از طریق هنرهای گرافیکی.
از سوی دیگر، افرادی هستند که احساسات خود را در لبه پوست خود دارند.
حتی اگر ما در عصری زندگی میکنیم که با جستجوی مداوم برای طنز مشخص شده است، دانستن اینکه چگونه مردم را به گریه، هیجان و احساس وادار کنیم، به همان اندازه مهم است، میتواند واقعا موثر و مفید باشد.
- مغز همیشه دستها را هدایت میکند
معمولاً این اتفاق میافتد که هنگام شروع به کار، سرگردانی میکنیم و رشته فکر خود را از دست میدهیم.
شخصاً برای من مفید است که ابتدا پایان آن را بنویسم، چه چیزی باید بگویم، چه چیزی در مورد محصولم باید بگویم، چه چیزی مهم است، چه چیزی توجه من را جلب کرد، یا چه مشکلی را باید حل کنم.
فرقی نمی کند تبلیغ در خیابان باشد یا پیام تولد.
- چشمها، گوشها، بینی و ذهن خود را باز کنید.
من معتقدم که این عنصر کلیدی برای هر کسی است که میخواهد خلاقیت خود را تقویت کند، حواس خود را سرگرم نگه دارد، فیلم تماشا کند، کتابهای جدید بخواند ، به موسیقی گوش کند که قبلاً هرگز نشنیدهاید، کشف روندهای جدید ظاهر شده، بازدید از مکانهای ناشناخته جدید.
از نظر علمی ثابت شده است که هر تجربه جدید به مغز ما کمک میکند تا ارتباطات عصبی جدیدی ایجاد کند و هرچه باهوشتر شوید، خلاقتر میشوید.
و چه راهی بهتر از دیدن تصاویر، عکسها، تصاویر، آیکونها ، ویدیوها برای آموزش مغزتان ، منظورم این است که شما میدانید کجا آنها را پیدا کنید.
- ارجاع دادن دزدی نیست.
به دنبال راهنمایی قبلی، هنگامی که چیز جدیدی کشف کردید، آن را کپی کنید. ایجاد سبک آنها میتواند به شما کمک کند سبکی از خودتان پیدا کنید.
مثل خواندن؟ سعی کنید طوری بنویسید که گویی نویسنده مورد علاقه خود هستید، از روشها، سبکهای آنها تقلید کنید. به نحوه نوشتن آنها بیشتر از آنچه نوشتهاند توجه کنید.
نقاشی کار شماست؟ سپس سبک هنرمندانی که قطعات عالی ساختهاند را به خود اختصاص دهید، به تکنیک و بیان آنها توجه کنید. آنها با هر یک از تولیدات خود در صدد انتقال چه چیزی بودند؟
زندگی برای عکاسی؟ بنابراین به دنبال موارد معروف بگردید و در مورد آنها تحقیق کنید و به ویژگیهای کار آنها و چرایی هر انتخابی که برای هر عکس انجام دادهاند توجه کنید.
نکته مهم در مورد این نکته این است که از طریق یادگیری در مورد سبکهای دیگر، خود، کشف کنید.
- خلق کن تا خودت را خلق کنی…
این شعار من است. برای اینکه چیزی باشید، باید خلق کنید، شکست بخورید، از نو شروع کنید.
نه من این عبارت را مطرح کردم و نه کسی آن را به من گفته است (حدس میزنم)، با این حال، من کاملاً به آن اعتقاد دارم. بهترین راه برای رشد، توسعه و خلاقیت بیشتر تمرین کردن، تولید کردن است.
اولین قطعاتی که به دست میآورید احتمالا بهترین نخواهند بود، اما به قطعات بعدی کمک خواهند کرد. در این مورد، به خاطر داشته باشید که یک ایده اول فقط یک ایده اولیه است، شما باید به کار روی آن ادامه دهید، آن را صیقل دهید.
*حتی برای این مقاله، آیا معتقدید که من این شاهکار را در اولین تلاشم نوشتهام؟ هیچکس در ابتدای کار خوب نیست اما با تمرین هر روز بهتر و برتر میشود.*
آیا نکاتی را مفید یافتید؟ در نظرات به ما بگویید.